جدول جو
جدول جو

معنی پیاله کاری - جستجوی لغت در جدول جو

پیاله کاری
(لَ / لِ)
پیمودن شراب. شراب دادن. نظیر: لاله کاری. (آنندراج) ، مشحون از پیاله کردن:
هم کرد باغها را نرگس پیاله کاری
هم کرد چهره ها را پیمانه لاله کاری.
ظهوری
لغت نامه دهخدا
پیاله کاری
پیمودن شراب شراب دادن، پر از پیاله کردن مشحون از پیاله ساختن: هم کرد باغها را نرگس پیاله کاری هم کرد چهره ها را پیمانه لاله کاری. (ظهوری)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پینه کاری
تصویر پینه کاری
شغل و عمل پینه کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیاله دار
تصویر پیاله دار
دارای پیاله، ساقی، باده نوش، باده پیما
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ)
عمل پینه کار. وصالی
لغت نامه دهخدا
(اَصْ وَ)
که پیاله دارد. خداوند پیاله. صاحب پیاله، که محافظت پیاله با اوست. رکابدار. (لغت محلی شوشتر نسخۀ خطی ذیل کلمه رکابدار) ، شرابخوار. ج، پیاله داران. (از آنندراج) :
میکرد گریه ساقی بر گرد لاله زاری
گویا به یادش آمد دور پیاله داران.
آصفی.
، نام نوعی از رستنی ها. رجوع به پیاله داران شود
لغت نامه دهخدا
فاسقی، بدبختی، (برهان)، فسق، فجور، ظلم، (ناظم الاطباء) :
شب چو نقش سیاه کاری بست
روزگار از سپیدکاری رست،
نظامی (هفت پیکر ص 239)
لغت نامه دهخدا
عمل گیاه کار، کشت کاری، زراعت، کشت و زرع
لغت نامه دهخدا
تصویری از حیله کاری
تصویر حیله کاری
حیله گری مکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیاله دار
تصویر پیاله دار
شرابخوار، صاحب پیاله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پینه کاری
تصویر پینه کاری
عمل و شغل پینه کار وصالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیاله دار
تصویر پیاله دار
ساقی، شراب خوار، باده نوش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیشه کاری
تصویر پیشه کاری
حرفه ای
فرهنگ واژه فارسی سره